اسرار موفقیت: 6 نکته از موفق ترین افراد

  • 2021-03-10

secrets-to-success

اسرار موفقیت چیست؟خوب ، افراد موفق سخت کار می کنند. اما شما هم سخت کار می کنید ، درست است؟

و اگر سخت تر و سخت تر کار می کنید ، فقط بدبخت خواهید شد. پس جواب چیست؟

افراد موفق فقط سخت کار نمی کنند ، بلکه متفاوت کار می کنند.

بنابراین بیایید ببینیم که من و شما می توانیم از افراد بسیار موفق که به چیزهای بزرگ می رسند یاد بگیریم - و برخی از داستانهای واقعاً جالب را در این روند بشنویم.

و از آنجا که ما در مورد دستاوردهای بزرگ صحبت می کنیم ، فقط منطقی است که اولین کاری که شما و من باید انجام دهیم این است که کل شهر شیکاگو را بلند کنیم ...

1) وقتی رفتن سخت می شود ، سخت خلاق می شوند

افراد بسیار موفق این امکان را غیرممکن می کنند. و آنها این کار را با منابع مالی انجام می دهند. خلاق.

این تحقیق نشان می دهد که اکثر مردم آنچه را که بهترین کار را انجام نمی دهند ، انجام می دهند ، آنها آنچه را که آسان است انجام می دهند. از طرف دیگر ، افراد موفق برای یافتن راهی بهتر تلاش می کنند.

در دهه 1800 ، شیکاگو کثیف بود. نه "این بوی اینجا" کثیف است ، بلکه "مردم از بیماری می میرند" کثیف.

اثرات این همه کثافت فقط برای حواس توهین آمیز نبود. آنها کشنده بودند. اپیدمی وبا و دیسنتری به طور مرتب در دهه 1850 فوران کرد. شصت نفر در روز در اثر وقوع وبا در تابستان 1854 درگذشت.

اما چگونه می توانید فاضلاب ها را در زیر کل شهر شیکاگو با فناوری قرن نوزدهم حفر کنید؟غیرممکن به نظر می رسدجواب منفی.

الیس چسبرو ، مهندس راه آهن ماوریک گفت که ما فقط کل شهر را بلند خواهیم کرد. و به همین ترتیب او انجام داد.

اما در اینجا، تاریخ منحصر به فرد چسبرو به او کمک کرد تا سناریوی دیگری را ارائه دهد، و او را به یاد ابزاری می‌اندازد که در جوانی در راه‌آهن کار می‌کرد: جک‌اسکرو، وسیله‌ای که برای بلند کردن لوکوموتیوهای چندتنه روی ریل استفاده می‌شد. اگر نمی‌توانید برای ایجاد درجه مناسب برای زهکشی زمین را حفاری کنید، چرا از جک‌پیچ‌ها برای بلند کردن شهر استفاده نکنید؟چسبرو با کمک جورج پولمن جوان که بعداً در ساخت واگن‌های راه‌آهن ثروت زیادی به دست آورد، یکی از بلندپروازانه‌ترین پروژه‌های مهندسی قرن نوزدهم را راه‌اندازی کرد. ساختمان به ساختمان، شیکاگو توسط ارتشی از مردان با پیچ های جک بلند شد. همانطور که پیچ‌ها ساختمان‌ها را اینچ به اینچ بالا می‌بردند، کارگران سوراخ‌هایی را در زیر پایه‌های ساختمان حفر می‌کردند و الوارهای ضخیم را برای نگه‌داشتن آن‌ها نصب می‌کردند، در حالی که سنگ‌تراش‌ها تلاش می‌کردند تا پایه‌ای جدید در زیر سازه بسازند. خطوط فاضلاب در زیر ساختمان‌ها با خطوط اصلی در مرکز خیابان‌ها تعبیه شده بود که سپس در محل دفن زباله‌ای که از رودخانه شیکاگو لایروبی شده بود دفن می‌شدند و به طور متوسط کل شهر را تقریباً ده فوت بالا می‌بردند.

هیچ چیز تعطیل نشد. هنگامی که یک هتل 750 تنی بلند شد، مردم به دنبال زندگی خود در داخل آن رفتند - شاید فقط یک ثانیه طول بکشد تا از تجربه سورئال در زیر آنها شگفت زده شوند.

باورش سخت است؟استیون جانسون در ویدیوی زیر توضیح می دهد.(مشغول؟ فقط از 55 ثانیه تا 1:50 تماشا کنید):

آیا انجام چنین کارهای بزرگی سخت نیست؟البته سختهاما وقتی سعی می کنید کارهای بزرگتر و بهتر انجام دهید، یک مزیت بزرگ دارید: تنبلی دیگران. شما در حال تلاش برای بهبود هستید و آنها نیستند.

ایلان ماسک در تلاش خود برای ساخت فضاپیمای بهتر به همین موضوع پی برد.

ناسا همیشه احساس می کرد که باید استانداردهای دیوانه وار بالایی برای تجهیزاتی داشته باشید که شما را به فضا می برد. منطقی است، اما کاری که آن‌ها انجام ندادند توجه به این بود که فناوری ارزان‌قیمت و ارزان قیمت در طول سال‌ها چقدر بهتر شده است.

ماسک بر این باور بود که بسیاری از آنچه اکنون تولید می‌شود به این کار بستگی دارد. بنابراین، با نادیده گرفتن ناسا، آن را آزمایش کرد. و حق با او بود.

درو الدین ، مهندس سابق SpaceX گفت: "هوافضا سنتی برای مدت بسیار طولانی کارها را به همان روش انجام داده است.""بزرگترین چالش متقاعد کردن ناسا برای امتحان کردن چیز جدیدی بود و ساخت یک دنباله کاغذی که نشان می داد قطعات به اندازه کافی از کیفیت برخوردار هستند."برای اثبات این که این انتخاب مناسب برای ناسا و خود است ، SpaceX گاهی اوقات یک موشک را با تجهیزات استاندارد و نمونه های اولیه طراحی خود برای آزمایش در هنگام پرواز بار می کند. سپس مهندسان ویژگی های عملکرد دستگاه ها را مقایسه می کنند. هنگامی که یک طراحی SpaceX با محصولات تجاری برابر یا بهتر عمل می کند ، به سخت افزار de facto تبدیل می شود.

این نوع خلاقیت در انواع افراد موفق مشاهده می شود ... حتی فروشندگان مواد مخدر.

بله ، معاملات مواد مخدر غیرقانونی است اما بدون شک موفقیت آمیز است ، بنابراین می توانید برخی از موارد خوب را از بد یاد بگیرید.

مقامات کلمبیایی سرانجام پابلو اسکوبار را میخکوب کرده بودند. و قاضی رشوه نمی گرفت. پس اسکوبار چه کاری انجام داد؟نه ، او او را نکشید. پابلو خلاق شد.

او برادر قاضی را به عنوان وکیل خود استخدام کرد و قاضی را مجبور کرد که از خود استفاده کند. جایگزینی رشوه را گرفت.

اسکوبار که به طور بالقوه با حکم طولانی در زندان روبرو بود ، سعی کرد رشوه داد ، که از این پیشنهاد امتناع ورزید. اسکوبار سپس برادر قاضی را به عنوان وکیل خود استخدام کرد و قاضی را وادار کرد تا خود را از این پرونده مجدداً استفاده کند. قاضی بعدی رشوه اسکوبار را پذیرفت.

ما اغلب "نه" را می شنویم و متوقف می شویم. یا ما با آنچه که بار اول کار نکرد ، دو برابر می کنیم. اشتباه.

مانند افراد بسیار موفق انجام دهید: خلاق شوید.

(برای یادگیری علم چگونگی موفقیت و شادتر بودن در همان زمان ، اینجا را کلیک کنید.)

بنابراین شما متوقف شده اید که سر خود را در مقابل دیوار قرار دهید و ابتکاری هستید. سرد. چگونه افرادی را تحت تأثیر قرار می دهید که می توانند از کاپرهای عالی شما حمایت کنند؟این آسان است: تلاش خود را متوقف کنید.

2) عالی نباشید. به طور مداوم خوب باشید

همه می خواهند در طول آن نمایش بزرگ عالی به نظر برسند ، تا در آن لحظه بحرانی برتری داشته باشند.

اما اینگونه نیست که استیو مارتین پادشاه کمدی شد. او نگران بهترین بودن در هر زمان خاص نبود.

او بدون توجه به شرایط ، بر بهبود مهارت های خود و خوب بودن خوب بود.

من یک درس آموختم: عالی بود. هر سرگرمی شبی دارد که همه چیز در حال کلیک است. این شبها تصادفی و آماری هستند: مانند کارتهای خوش شانس در پوکر ، می توانید با گذشت زمان روی آنها حساب کنید. آنچه سخت بود خوب بود ، به طور مداوم خوب ، شب بعد از شب ، مهم نیست که شرایط ناپسند چیست.

بله ، استیو مارتین. پسر احمقانه در SNL فریاد می زند ، "ما دو پسر وحشی و دیوانه هستیم!"کمدین که با یک پیکان جعلی از طریق سر خود اجرا می کرد.

secrets-to-success

اما در اوج طنز ، مارتین خیلی جدی احمقانه شد.

من هجده سال کمدی استندآپ انجام دادم. ده مورد از این سالها صرف یادگیری ، چهار سال برای پالایش و چهار سال برای موفقیت وحشی صرف شد ... لذت بردن در حالی که انجام می شد نادر بود - لذت بردن از دست دادن کمدی بود که کمدی از آن برخوردار نبود.

کمتر روی فرصت های خاص و بیشتر روی بهبود مهارت های خود هر روز تمرکز کنید.

استاد جورج تاون کال نیوپورت پس از فلسفه مارتین ، کتاب خود را در زمینه تخصص نامگذاری کرد: شما باید "خیلی خوب باشید که آنها نمی توانند شما را نادیده بگیرند."و استیو مارتین تنها نیست. جری ساینفلد چیزی مشابه گفت.

استراحت بسیار آسان است. خیلی خوب بودن خیلی سخت است.

بیشتر ما در مورد تأثیرگذاری دیگران در لحظه مهم فکر می کنیم. اما این همه چیز در مورد ظاهر است. درعوض ، روی پیشرفت مداوم تمرکز کنید و معامله واقعی باشید. همانطور که خوزه ناروسکی گفت:

بسیاری از آنها لاک هستند. تعداد کمی چوب است.

(برای یادگیری نحوه متوقف کردن تنبل ، اینجا را کلیک کنید.)

شما سخت تلاش می کنید تا بهترین باشید. اما چه اتفاقی می افتد اگر آن لحظه بزرگ بیاید و همه را تحت تأثیر قرار ندهید؟

3) از طرد به عنوان انگیزه استفاده کنید

هر شرح حال یک فرد بسیار موفق ، طرد است. اما آنها ادامه می دهند.

متیو وینر نویسنده سوپرانوس بود و به خالق مردان دیوانه رفت. اما رسیدن به آنجا آسان نبود. چگونه او ادامه داد؟

او از طرد به عنوان سوخت برای ایجاد انگیزه در او استفاده کرد و مطمئن شد که تعارفاتی را که در این راه به دست آورد ، به یاد می آورد.

در حالی که همیشه مورد ضرب و شتم قرار می گیرد ، یک مکانیزم مهم بقا که در طول سالها به دست آورده ام این است که هر دو در رد کردن پیشرفت کنند و هم تعارف را حفظ کنند. رد من را عصبانی می کند ، اما "من به شما نشان خواهم داد!"احساس یک محرک بسیار قدرتمند است. من در نقطه‌ای هستم که می ترسم اگر آن را از دست بدهم ، کار خود را متوقف می کنم. از طرف تلنگر ، هیچ چیز مانند یک تعارف معنی دار از کسی که به آن احترام می گذارید وجود ندارد.

او یک داستان عالی از چگونگی توسعه این استعداد در حالی که در کلاس چهارم است ، می گوید.

در جوانی دانش آموز بدبختی بودم و به ندرت تکالیفم را انجام می دادم. معلم کلاس چهارمم یک بار مرا کنار کشید و اجازه داد آن را داشته باشم. او گفت: "صحبت کردن با تو مانند صحبت کردن در زهکشی است. شما چیزی نمی شنویدشما فکر می کنید که می خواهید از طریق بقیه زندگی خود بگذرید زیرا جذاب هستید. شما فکر می کنید که مجبور نیستید همه کارها را انجام دهید - اما انجام می دهید."یادم می‌آید بعد از این تاز و صدا به او نگاه کردم و گفتم: «فکر می‌کنی من جذاب هستم؟»

(برای اطلاعات بیشتر در مورد اینکه چگونه می توانید رد شدن را شکست دهید و به آنچه می خواهید برسید، اینجا را کلیک کنید.)

بنابراین شما با رد شدن و به خاطر سپردن کلمات محبت آمیز به کار سخت خود دامن می زنید. پس چگونه می توان به آن شکست بزرگ دست یافت؟

4) سخت کار کردن بهترین راه برای ایجاد شبکه است

بله، افراد موفق زود حاضر می شوند و دیر می روند. اما این فقط کار سخت نیست که به آنها نتیجه می دهد.

مایک بلومبرگ میلیاردر شد و سپس شهردار نیویورک شد. او ساعت‌های طولانی را اعتبار می‌دهد، اما فایده‌ی ثانویه‌ای را برای حضور در دفتر در زمانی که بیشتر مردم نبودند، آشکار می‌کند: تنها افرادی که آنجا افراد موفق هستند.

پس برایشان قهوه بیاور و دوستی پیدا کن.

اولین نفری باشید که وارد می شود و آخرین نفری که خارج می شود. اگر زود به آنجا بروید و تا دیر وقت بمانید، این فرصت را دارید که با افرادی صحبت کنید که در غیر این صورت تماس شما را قبول نمی کردند. من با زود بودن روابط زیادی ایجاد کردم. تقریباً می توانید صبح زود با رئیس هیئت مدیره هر شرکتی تماس بگیرید. اگر او رئیس خوبی است، او آنجاست. منشی نیست، بنابراین او در واقع به تلفن پاسخ می دهد. بهترین زمان برای اعتصاب زمانی است که دروازه بان ها آنجا نباشند! وقتی شروع به توسعه بلومبرگ کردم، بازخورد می خواستم. بنابراین هر روز صبح ساعت شش صبح به اغذیه فروشی روبروی خیابان از مقر مریل لینچ می رسیدم و قهوه (با شیر و بدون شیر) و چای (با شیر و بدون شیر) به اضافه چند قند کناری می خریدم. می‌رفتم بالا و در سالن‌ها پرسه می‌زدم تا ببینم آیا کسی در دفترشان تنها نشسته و روزنامه می‌خواند. وارد می شدم و می گفتم: «سلام، من مایک بلومبرگ هستم، برایت یک فنجان قهوه خریدم. فقط دوست دارم گوشت را خم کنم.»اگر فقط یک فنجان قهوه برای او خریده اید، هیچ کس نمی گوید: «از اینجا برو بیرون». وقتی کسی گهگاه می‌گفت: «من قهوه نمی‌خورم»، می‌گفتم «خب، پس یک چای بنوش».

وقتی ساعت 6 صبح در دفتر هستید (یا هنوز در ساعت 10 شب آنجا هستید)، افراد موفق می دانند که شما بخشی از قبیله هستید. بنابراین آنها به شما فرصت می دهند.

(برای آشنایی بیشتر با اسرار شبکه سازی به روش آسان، اینجا را کلیک کنید.)

اما اگر با بزرگان ارتباط برقرار کنید و آنها از برنامه های شما عقب نمانند، چه؟

5) منتظر اجازه نباشید

جان لیل می دانست که چگونه از بیماری جلوگیری کند: فقط کلر را به آب اضافه کنید.

اکنون برای ما واضح به نظر می رسد اما در سال 1898 این کار هرگز انجام نشده است. و کلر یک سم کشنده است. بنابراین اساساً آنچه مردم شنیدند این بود: "سلام به همه ، بیایید به طور سیستماتیک تأمین آب را مسموم کنیم!"

و این واکنشی را که انتظار دارید به دست آورد. اما لیل می دانست که او درست است و آنها اشتباه می کنند. بنابراین…

... او به هر حال این کار را کرد.

در محرمانه بودن تقریباً کامل ، بدون هیچ گونه مجوز از طرف مقامات دولتی (و بدون توجه به عموم مردم) ، لیل تصمیم گرفت کلر را به مخازن شهر جرسی اضافه کند. با کمک مهندس جورج وارن فولر ، لیل "کلرید از تأسیسات خوراک آهک" را در مخزن Boonton در خارج از جرسی سیتی ساخته و نصب کرد. با توجه به مخالفت مردمی با فیلتر شیمیایی در آن زمان ، این یک خطر حیرت انگیز بود. اما احکام دادگاه زمانبندی وی را به شدت محدود کرده بود ، و او می دانست که آزمایش های آزمایشگاهی برای مخاطبان غیر روحانی بی معنی است."لیل وقت برای مطالعه مقدماتی نداشت. او مطمئناً وقت خود را برای ساخت تسهیلات در مقیاس تظاهرات برای آزمایش فناوری جدید نداشت. "

کار کردالبته ، این باعث شد که او جلوی قاضی بکشد ، این همان اتفاقی است که می کنید وقتی کاری انجام می دهید که به نظر می رسد مانند یکی از برنامه های جوکر برای حمله به شهر گاتهام است.

اما لیل پیاده شد و سیستم وی در سراسر ایالات متحده اجرا شد. نتیجه چه بود؟

آنها دریافتند که آب آشامیدنی تمیز منجر به کاهش 43 درصدی مرگ و میر در کل شهر آمریکایی می شود. حتی چشمگیرتر ، سیستم های کلر و تصفیه ، مرگ و میر نوزادان را 74 درصد کاهش داده و مرگ و میر کودک را تقریباً به همان اندازه کاهش می دهد.

به همین ترتیب ، دانشمند باری مارشال معتقد بود که زخم ها ناشی از دامادها نیستند ، آنها توسط باکتری هلیکوباکتر پیلوری ایجاد شده اند. البته هیچ کس گوش نکرد. بنابراین او یک لیوان از مواد را نوشید.

او بیمار شد ، خیلی زیاد شد و به سرعت زخم ایجاد کرد. سپس او آنتی بیوتیک ها و TAH-DAH گرفت! زخم از بین رفت.(اکنون اینگونه است که شما با نفرت ها برخورد می کنید.)

مارشال و شریک زندگی وی رابین وارن در سال 2005 جایزه نوبل پزشکی را دریافت کردند.

(اگر تا به حال گمان کرده اید که مردم در راه دریافت جایزه نوبل زخم ایجاد می کنند ، خوب ، چقدر درست هستید ... اما احتمالاً به روشی که تصور می کردید نیست.)

نه ، من نمی گویم شما باید خود یا دیگران را به خطر بیاندازید ، اما کسانی که به موفقیت می رسند منتظر اجازه نیستند. آنها چیزها را آزمایش می کنند.

و با اینترنت ، ایده های آزمایش اکنون آسانتر از همیشه است. واقعاً هیچ بهانه ای وجود ندارد.

هنگامی که تیم فریس در حال نوشتن اولین کتاب خود بود ، می دانست که به عنوان عالی نیاز دارد. اما این عنوان برای خوانندگان عالی بود ، نه فقط برای او. بنابراین او برخی از نام ها را آزمایش کرد. او با عناوین مختلف تبلیغات را در گوگل بیرون آورد و دید که کدام یک بیشترین کلیک را دارد.

جواب او را شگفت زده کرد. اما اینگونه است که هفته کار 4 ساعته به پرفروش ترین فراری تبدیل شد.

گوش ندهید اگر آنها بیشتر از شما نمی دانند. تست.

(برای یادگیری 8 موردی که موفق ترین افراد مشترک هستند ، اینجا را کلیک کنید.)

برخی ممکن است بگویند ، "من همه این کارها را انجام داده ام و من هنوز موفقیت بزرگی ندارم!" خوب. شما همیشه نمی توانید بهترین راه حل برای هر مشکل را داشته باشید. و لازم نیست ...

6) اگر نمی توانید شماره 1 باشید ، باهوش باشید

برخی از آنها صرفاً با تمایز موفق می شوند. با باهوش بودنانجام کارها با وحشت که مردم غیر قابل مقاومت می دانند.

همه ما رسیدهای ایمیل دریافت می کنیم و همه آنها را نادیده می گیریم. چرا؟آنها کسل کننده هستندآنها فقط رسیدها هستند. اما Derek Sivers با خلاق بودن در جایی که هیچ کس دیگری نبود ، آن را به سطح دیگری رساند.

وقتی سفارش را در CDBaby قرار داده اید ، چه چیزی در صندوق ورودی ایمیل شما وارد شده است؟این…

سی دی شما به آرامی از قفسه های کودک CD ما با دستکش بدون آلودگی استریل گرفته شده و روی یک بالش ساتن قرار داده شده است.

تیمی از 50 کارمند CD شما را بازرسی کردند و آن را صیقل دادند تا مطمئن شوند که قبل از ارسال نامه در بهترین شرایط ممکن است.

متخصص بسته بندی ما از ژاپن یک شمع را روشن کرد و یک هوس بر روی جمعیت افتاد ، زیرا او سی دی خود را در بهترین جعبه طلایی که پول می تواند خریداری کند ، قرار داد.

همه ما بعد از آن یک جشن فوق العاده داشتیم و کل مهمانی در خیابان به اداره پست رفتیم که در آن کل شهر پورتلند "Bon Voyage!"به بسته خود ، در راه خود به شما ، در CD Baby Jet در این روز ، جمعه ، 6 ژوئن.

امیدوارم که شما در CD Baby وقت خوبی داشته باشید. مطمئناً این کار را کردیم. تصویر شما به عنوان "مشتری سال" روی دیوار ما است. همه ما خسته شده ایم اما نمی توانیم صبر کنید تا شما به cdbaby. com برگردید !!

چگونه می توانید آن را دوست نداشته باشید؟و CDBaby در آن زمان به بزرگترین فروشنده موسیقی مستقل در اینترنت تبدیل شد و بیش از 100 میلیون دلار فروش به دست آورد.

زاویه شیک شما لازم نیست مؤثرترین روش باشد زیرا می تواند دیگران را برای پیوستن به تلاشهای شما انگیزه دهد.

بیایید برای یک ثانیه به فروشندگان مواد مخدر برگردیم: پس از کشته شدن اسکوبار ، کلمبیا یک آشفتگی بود. جنایت شایع شد و مردم به دولت اعتماد نداشتند.

آنتانا مكوس به عنوان شهردار بوگوتا انتخاب شد ... و او هیچ تصوری از آنچه انجام می داد نداشت. او استاد فلسفه همه چیز بوده است.

او هیچ تجربه ای در سیاست نداشت. در واقع او به این دلیل انتخاب شد که تجربه ای در سیاست نداشت. در آن زمان هیچ کس در کشور به سیاستمداران اعتماد نداشت. پس راه حل او برای قانون شکنی چه بود؟

بله، او میمک هایی را استخدام کرد تا قانون شکنان را در ملاء عام به تمسخر بگیرند.(من مایلم یک مطالعه بررسی شده را در اینجا پست کنم، اما شک دارم که حجم زیادی از تحقیقات در مورد اثربخشی کمدی صامت به عنوان ابزار سیستم عدالت کیفری وجود داشته باشد.)

اما مردم کلمبیا آن را دوست داشتند.

شهردار موکوس از فشار اجتماعی ارزان‌قیمتی استفاده کرد - مانند میم‌هایی که مردم را به خاطر پیاده‌روی با هواپیما مسخره می‌کردند یا تاکسی‌هایی را که در تقاطع‌ها مسدود می‌کردند مسخره می‌کردند تا نظم مدنی را در بوگوتا احیا کند. او کارت‌های «شست بالا» و «شست رو به پایین» را چاپ و در سطح شهر توزیع می‌کرد تا شهروندان عادی بتوانند از کارت‌ها برای جلب توجه فعالانه - و صلح‌آمیز - به رفتارهای ضد اجتماعی یا اجتماعی استفاده کنند. برای رهگذری که به مادری کمک کرد کالسکه را سوار اتوبوس کند: شست بالا. برای هولیگان هایی که یک خانم مسن را اذیت می کنند: شست پایین. مردم کارت ها را دوست داشتند و اغلب از آنها استفاده می کردند.

چی شد؟شهروندان را با دولت همراه کرد. و جنایت فروکش کرد.

اقدامات غیر متعارف عصر جدیدی از ایمنی و اعتماد به مقامات دولتی را آغاز کرد. در سال 1992 تنها 17 درصد از جمعیت ادعا می کردند که به پلیس اعتماد دارند، اما سطح اعتماد تا سال 2006 به 75 درصد افزایش یافت. بوگوتا در سال 1992 بیش از 81 قتل به ازای هر 100000 نفر داشت. این تعداد به کمی بیش از 16 مورد در هر 100000 نفر کاهش یافت. 2012. امروزه بوگوتا دارای نرخ قتل تقریباً کمتر از شیکاگو است، جایی که نرخ قتل 19 در هر 100000 است.

حتی اگر بهترین راه حل را نداشته باشید، اگر راه حل هوشمندانه ای را اجرا کنید، مردم شما را دوست خواهند داشت. و اگر بتوانید به مردم انگیزه دهید، می توانید معجزه کنید.

(برای یادگیری 6 میانبر برای موفقیت که شین اسنو با مطالعه برترین بازیگران کشف کرد، اینجا را کلیک کنید.)

خوب، ما چند داستان دیوانه وار شنیده ایم و چیزهای زیادی یاد گرفته ایم. بیایید آن را جمع کنیم و مهم ترین چیزی را که از سیستم موفقیت شخصی شما کم است یاد بگیریم.

خلاصه کردن

در اینجا برخی از رازهای موفقیت در مقیاس حماسی آورده شده است:

  • وقتی کار سخت می‌شود، سخت‌گیران خلاق می‌شوند. بیشتر انجام نده، متفاوت عمل کن. یک شهر را بلند کنید.
  • عالی نباش، همیشه خوب باش. نگران شکست بزرگ نباشید، نگران باشید که به اندازه کافی خوب باشید.
  • از طرد شدن به عنوان انگیزه استفاده کنید. و تعریف هایی که دریافت می کنید را به خاطر بسپارید. شما جذاب هستید، درست است؟
  • سخت کار کردن بهترین راه برای ایجاد شبکه است. قهوه و چای بیاورید.
  • منتظر اجازه نباشیدکسی را مسموم نکنید، بلکه آزمایش کنید و ثابت کنید.
  • اگر نمی توانید شماره 1 باشید، باهوش باشید. انرژی دادن به دیگران با سبک می تواند "بهترین راه" را شکست دهد.(مایم ها در حال حاضر سر تکان می دهند.)

اما موفقیت مالی همه چیز نیست. در نهایت، آنچه ما را از زندگی خود خوشحال می کند، روابط است. و چه کسی بهتر از میلیاردر وارن بافت این را توضیح می دهد؟

اگر با بزرگتر شدن، افرادی که امیدوارید شما را دوست داشته باشند، زندگی موفقی داشته اید. من هرگز کسی را نشناختم که وقتی به سن من نزدیک شد احساس موفقیت نکند و افراد زیادی را دوست داشته باشد.

ما می توانیم از همین اصول برای بهبود هر زمینه ای از زندگی استفاده کنیم: در نحوه برخورد با خانواده خود خلاق باشید. به عنوان والدین همیشه خوب باشید. و وقتی نوبت به شادی شما می رسد منتظر اجازه نباشید.

فقط کسانی که خطر رفتن بیش از حد را دارند، احتمالاً می توانند بفهمند که تا کجا می توان پیش رفت.

به بیش از 205000 خواننده بپیوندید. به‌روزرسانی رایگان هفتگی را از طریق ایمیل اینجا دریافت کنید.

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.